چرا استفاده از دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارها ضروری است؟

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

با شنیدن نام دیجیتال مارکتینگ یا همان بازاریابی دیجیتال، ذهن به سمت تبلیغات پخش شده از طریق فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و... می‌رود. این‌ها همه ابزارهای دیجیتال مارکتینگ هستند؛ اما برای تعریف این مفهوم باید نگاهی فراتر از ابزارها به آن داشته باشیم. دیجیتال مارکتینگ در واقع تمام تلاش‌های شرکت برای تبدیل بازدیدکنندگان (سایت، صفحه‌ی اینستاگرام و...) به مشتریان است. این فرآیند شامل تدوین استراتژی، انتخاب مخاطب هدف، انتخاب کانال توزیع، تولید محتوا و انتشار آن می‌شود و بسیار اثربخش‌تر از بازاریابی کلاسیک عمل خواهد کرد. در این مطلب قصد داریم بازاریابی دیجیتال و ابزار آن را بهتر بشناسیم.

چرا دیجیتال مارکتینگ؟

در عصر دیجیتال دیگر تصور کردن پدیده‌ها بدون وجود اینترنت تقریبا غیرممکن است. مردم قرن 21 از زمانی که بیدار می‌شوند تا وقت خواب، کارهای مختلفی را بر بستر اینترنت انجام می‌دهند. تحقیقات نشان داده که بیش از نیمی از مردم زمانی که به یک کالا نیاز پیدا می‌کنند، از طریق موتورهای جستجو به‌دنبال پیدا کردن قیمت‌های مختلف و مدل‌ها و برندهای مختلف موجود برای آن کالا می‌روند. از این آمار 33 درصد به سایت برندها سر زده و 26 درصد از طریق شبکه‌های اجتماعی اقدام می‌کنند. در چنین شرایطی تاثیر یک صفحه اینستاگرامی یا کانال تلگرام به‌مراتب بیشتر از بزرگترین تابلوهای تبلیغاتی در بزرگراه همت خواهد بود. اما چگونه صفحه اینستاگرام یا سایت را به تعداد مخاطب لازم برای تاثیرگذاری برسانیم؟ جواب «دیجیتال مارکتینگ» است.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

برای تعریف دیجیتال مارکتینگ ابتدا باید مفهوم مارکتینگ را تعریف کنیم. بازاریابی یا مارکتینگ به‌معنای مجموعه کارهایی است که یک شرکت جهت اقناع مشتری برای خرید محصولش انجام می‌دهد. این تعریف ابتدایی و پایه‌ای بازاریابی بود که در طول زمان با پیشرفت علم و تکنولوژی تغییر یافت. اولین تغییر مربوط به اینگونه صورت گرفت که دیگر «فروش کالا» هدف نهایی نبود و «ارضای نیاز مشتری» در کنار «برقراری رابطه بلندمدت با او» (وفاداری مشتری) به‌عنوان هدف نهایی بازاریابی توسط کارشناسان معرفی شد.

پیشروی انسان در عصر ارتباطات و گستردگی دسترسی به اینترنت در سراسر جهان باعث شد فرصت‌های بازاریابی تازه‌ای برای صاحبان کسب‌وکار به‌وجود بیاید. قبل از اینترنت کانال‌های توزیع محتوا (تبلیغات) بسیار محدود، گران و یک‌طرفه بودند. هر برنده‌ای  برای مطرح شدن باید هزینه‌های سنگینی برای طراحی یک کلیپ صوتی یا تصویری کرده و مبلغ زیادی را هم به رادیو یا تلویزیون پرداخت می‌کرد. از طرف دیگر مخاطب نمی‌توانست با این تبلیغات تعامل داشته و حس خود را نسبت به آن‌ها بیان کند. برای همین نتیجه تبلیغات را تنها می‌شد در افزایش یا کاهش میزان فروش مشاهده کرد.

با ظهور اینترنت و رسیدن آن به کامپیوترهای خانگی در انتهای قرن 21، بازاریابان کانال‌های جدیدی برای ارتباط با مشتریان بالقوه و بالفعل کسب‌وکار پیدا کردند. این کانال‌ها دیگر مثل قبل گران نبودند و از همه مهم‌تر امکان تعامل با مخاطب را به ارائه دهندگان محتوا می‌دادند. تحلیل اینکه کاربر چقدر در این صفحه زمان صرف کرده یا چند بار در موتور جستجو این صفحه را پیدا کرده و همچنین تحلیل نظرات گذاشته شده روی پست‌های مختلف از جمله راه‌های تعامل مخاطب و ارائه دهنده بر بستر اینترنت بود. تعداد این راه‌ها با ظهور شبکه‌های اجتماعی بیشتر هم شد. در حال حاضر درصد بالایی از شرکت‌های کوچک و بزرگ در سراسر جهان بر پایه تولید محتوا، ارائه محتوا بر بستر اینترنت و تحلیل نظرات کاربران در مورد محصول یا محتوا بنا شده‌اند. این همان چرخه دیجیتال مارکتینگ است.

چرا استفاده از دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارها ضروری است؟

همه می‌دانند که اینترنت و نگرش دیجیتال، باعث راحت‌تر شدن ابعاد مختلف زندگی انسان می‌شود. حذف واسطه‌ها، حذف موانع فیزیکی، کاهش هزینه، دسترسی آسان و... امتیازاتی هستند که ما از طریق اینترنت به آن‌ها دست پیدا می‌کنیم. اما در این مورد خاص (بازاریابی) چرا نگرش دیجیتال و استفاده از امکانات اینترنتی ضروری و مهم است؟ در جواب باید گفت که بازاریابی دیجیتال:

• هزینه‌ها را کاهش می‌دهد
• مرزها را از بین خواهد برد
• بدون آن رقابت ممکن نیست (در اکوسیستم استارتاپی و بازارهای غیرانحصاری)
• استراتژی‌های آن قابلیت خود اصلاحی دارند (با توجه به دریافت مستقیم نظرات کاربران درباره محتوا و محصول)
• امکان واکنش سریع به اتفاقات بازار و جامعه را به شرکت می‌دهد

چه تفکری در مورد دیجیتال مارکتینگ اشتباه است؟

بعضی از افراد دیجیتال مارکتینگ را محدود به تولید محتوا (متن، فیلم، عکس و...) و توزیع آن از طریق کانال‌های ارتباطی می‌دانند. این تفکر نیاز به اصلاح دارد. بازاریابی دیجیتال در واقع مجموعه‌ای فرآیندها است که با شخصیت‌شناسی مشتری آغاز می‌شود. ابتدا لازم است بفهمیم با چه افرادی روبرو هستیم و آن‌ها چه مسیری را در اینترنت طی می‌کنند. مثلا یک مرد میانسال بیشتر از تلگرام استفاده کرده و جوانان را بیشتر روی اینستاگرام می‌توان پیدا کرد. این شناخت البته باید بسیار دقیق‌تر شود و ویژگی‌های شخصیتی و سبک‌زندگی قشر مورد نظر (مخاطبان هدف، مشتریان بالقوه، مشتریان فعلی) از طریق جمع‌آوری و تحلیل داده‌های مختلف به دست بیاید. برای مثال اینکه چه مقدار ساعتی را در روز صرف اینترنت می‌کنند و چه نوع محتوایی را بیشتر می‌پسندند. پس از فهمیدن این موارد فرآیند تولید محتوا و فعالیت روی شبکه‌های اجتماعی یا سایت، با توجه به مخاطب هدف آغاز می‌شود. مثلا اگر مخاطب جوان و کم‌حوصله‌ای روی اینستاگرام داریم، باید با تولید ویدیوهای کوتاه و جذاب او را جذب کنیم. در ادامه محتوای تولید شده باید انتشار قدرتمندی در فضای مجازی داشته باشد. همانطور که می‌دانید با 10 فالوور نمی‌توان تغییر خاصی در نظرات مردم ایجاد کرد. در پایان نظرات گذاشته شده و آمار صفحه و پست تحلیل شده و با توجه به آن عملکرد بازاریابی دیجیتال بررسی می‌شود. این بررسی بهتر است با اصلاحاتی در استراتژی‌ها همراه باشد.

ابزارهای دیجیتال مارکتینگ:

از ابزارهای مختلفی در بازاریابی دیجیتال استفاده می‌شود که از معروف‌ترین آن‌ها گوگل آنالیتکس، گوگل ادز است که در تحلیل رقبا، سایت، فروش و... به ما کمک زیادی می‌کند.که این ابزارها را می‌توانید از آکادمی آنلاین تخصص‌ها، مکتب‌خونه ، فرا بگیرید.

نتیجه گیری:

اینترنت با وارد شدن به جنبه‌های مختلف زندگی انسان، معادلات و روال‌های عادی را به هم ریخته است. در زمان‌هایی نه‌چندان دور، بزرگی و اعتبار یک برند با داشتن تبلیغ در تلویزیون شناخته می‌شد. در دنیای امروز اما می‌بینیم که یک برند مثل اسنپ، بدون حتی یک تبلیغ در تلویزیون تبدیل به یکی از معتبرترین برندهای جامعه می‌شود. بازاریابی دیجیتال مرزها را از بین برده است و تبلیغات را از یک غول پرهزینه و کم‌نتیجه در قدیم، به یک فرآیند جامع و هدفمند تبدیل کرده است. برای سود بردن از کار با دیجیتال مارکتینگ لازم است آن را درست شناخته و کامل اجرا کنیم. در این مقاله سعی کردیم دیجیتال مارکتینگ را تعریف کرده و راهکار استفاده درست از آن را در حد توان به شما نشان دهیم.